راز خرگوش پنهان شده در کلاه شعبده باز

به گزارش موسیقی آتش، وقتی تعدادمان از یک نفر بیشتر می گردد و کار گروهی می کنیم، احتمال اینکه جهت را اشتباه برویم بیشتر می گردد.مراقب باشید! اگر تک تک اعضای تیم ندانند دقیقا برای چه کار می نمایند، به کدام سمت باید بروند و اهداف مشخصی ندارند، احتمال اینکه کل تیم جهت را اشتباه برود بالاست

راز خرگوش پنهان شده در کلاه شعبده باز

شعبده باز روی صحنه می آید. صدای تشویق تماشاچیان را می شنویم. لبخندی روی لبان شعبده باز است؛ گویی که به کاری که می نماید ایمان کامل دارد. پشت میز می رود. کلاهش را از سر برمی دارد و به ما نشان می دهد. داخل کلاه هیچ چیز نیست.

دوباره لبخند می زند. این بار شاید برای آنکه می داند فریب خورده ایم. با آب و تاب دستش را داخل کلاه می برد. گاهی ورد می خواند. گاهی به سمت کلاه فوت می نماید و گاهی انگار که کار او سخت ترین کار دنیا باشد، شر شر عرق می ریزد. کلاه تکانی می خورد.

نفس ها در سینه حبس می گردد و دستان با اطمینان شعبده باز خرگوشی را از کلاه بیرون می کشد. چه اتفاقی افتاد؟ این شعبده یکی از قدیمی ترین فنون شعبده بازی است. تا حدی که دیگر تقریبا همه ما می دانیم شعبده بازها در این نمایش خرگوشی را داخل آستین شان پنهان می نمایند.

در ادامه بخوانید :

کار گروهی و پیروزیت، چگونه در کار گروهی پیروز باشیم؟

13 دی 98 541

از کار تیمی که حرف می زنیم از چه حرف می زنیم؟

11 تیر 98 1,154

با این حال هر دفعه، با همان شور و اشتیاق سابق برای دیدن یک شعبده، سر جایمان میخکوب می شویم. در بین تمام تماشاچیانی که شعبده بازی ها را می بینند، گاهی پیدا می شوند کسانی که در بین سوت و جیغ و صدای تشویق حضار، یک لحظه زمان را متوقف می نمایند.

کنجکاوی آنها اجازه نمی دهد که به این سادگی ها چیزی را قبول نمایند. باید زیر میز را ببینند، لباس شعبده باز را آنالیز نمایند. چراغ ها را خاموش و روشن نمایند و تا وقتی که تمام شرایط را آنالیز نکرده اند و از رموز کار، مطلع نشده اند، آرام نمی گیرند.

راستش رابخواهید این همان روحیه ای ا ست که جای خالی آن را در بسیاری از کسب و کارها می توان احساس کرد. آیا هر آنچه از یک کسب و کار پیروز و کار تیمی می شنویم، حقیقت دارد؟ آیا کار تیمی پیروز که یکی از مهم ترین دلایل رشد کسب و کارهاست به صورت ذاتی به وجود می آید و احتیاجی به تمرین ندارد؟ در این مقاله می خواهیم ذره بین به دستمان بگیریم و ببینیم که در کار تیمی پیروز و گروهی چه اسراری نهفته است که کسی آنها را به ما نمی گوید؟

ما به کدام سو می رویم؟

جهت! همان چیزی که باعث می گردد وسط بیابان گم نشوید یا حتی آدرس خانه تان را گم نکنید، درکار تیمی پیروز به شما یاری می نماید تا در راه درست گام بردارید و به جای رسیدن به اهدافتان، سر از جاده خاکی در نیاورید. ما در کسب و کارهای مختلف به دفعات درباره هدف می شنویم.

منتها کمتر کسی به ما می گوید که حرکت کردن به سمت هدف، به اندازه هدف گذاری مهم است. وقتی تعدادمان از یک نفر بیشتر می گردد و کار گروهی می کنیم، احتمال اینکه جهت را اشتباه برویم بیشتر می گردد.مراقب باشید! اگر تک تک اعضای تیمتان ندانند دقیقا برای چه کار می نمایند، به کدام سمت باید بروند و اهداف صریح و مشخصی ندارند، احتمال اینکه کل تیم جهت را اشتباه برود، بالاست.

به همین دلیل ضروری است حین کار گروهی برای تک تک اعضای تیم وقت بگذارید و به هر عضو نقش او را یادآوری کنید. داشتن هدف یکی از بهترین راهکارها برای هم جهت شدن گروه است. مراقب باشید که اهداف را زیاد ساده انتخاب نکنید که تیم رغبتی به رسیدن به آن نداشته باشد. اهداف، در عین حال نباید بیش از حد سخت باشند تا تیم چندپاره گردد و انسجامش را ازدست بدهد.

نکته مهم دیگر اینکه تک تک اعضای گروه باید برای رسیدن به هدف انگیزه داشته باشند تا بتوانند در جهت درست حرکت نمایند. این انگیزه ها می تواند بیرونی (مانند ترفیع صندلی یا افزایش حقوق)، یا درونی (مانند احساس معنا و بالندگی) باشند.

راسخ مثل کوه!

زندگی همه ما پر از مسائل ریز و درشت است. از لحظه ای که به دنیا می آییم تا هنگامی که این دنیا را ترک می کنیم، مسائل دست از سرمان بر نمی دارند. خوب است بدانید که در کار هم مانند هر بخش دیگری از زندگی با بالا و پایین های فراوانی روبه رو خواهیم شد.

با این تفاوت که در کار با یک گروه روبه رو هستیم که هر یک از اعضای آن ممکن است تاب آوری متفاوتی داشته باشند و در سختی ها واکنشی منحصربه فرد نشان بدهند. داشتن ساختار گروهی مستحکم، یاری می نماید تا در شرایط سخت تمام اعضا در کنار هم بمانند و برای حل مشکل کوشش نمایند.

در ادامه بخوانید :

آنالیز فرآیندهای کار گروهی در 4 کمپانی بزرگ دنیا

30 بهمن 98 423

اهمیت کار گروهی در پیروزیت استارتاپ

24 آبان 98 658

برای داشتن ساختاری مستحکم، تیم شما به ترکیب و تعداد اعضای مناسب، بهینه شدن کارهایی که باید انجام گردد و چارچوب هایی که رفتار مخرب را متوقف نمایند و رفتار مناسب را جایگزین نمایند، احتیاجمند است. اعضای یک تیم پیروز دارای مهارت هایی در حد متعادلند.

لازم نیست یک متخصص فوق حرفه ای ارتباطات اجتماعی که در عین حال متخصص برنامه نویسی نیز هست، استخدام کنید. کافی است با افرادی همکاری کنید که مقدار مناسب و قابل قبولی از هر تخصص را دارند. وجود تنوع در میزان دانش، عقاید، جنس، نژاد و… می تواند اعضای گروه را برای پذیرش تفاوت ها آماده تر کند و از آنها تیمی مستحکم تر بسازد.

هر جا بروی کنارت هستم!

آخر کدام کار گروهی بدون حمایت دوام می آورد؟! داشتن پشتیبانی مناسب در هر گروهی می تواند پیروزیت را تضمین کند. وقتی از حمایت و پشتیبانی حرف می زنیم منظورمان داشتن یک سیستم پاداش حرفه ای و مناسب، داشتن سیستم اطلاعاتی و تحقیقی، داشتن سیستم آموزشی و همچنین تامین منابع اقتصادی پروژه به بهترین نحو ممکن است.

یک رهبر و مدیر خوب با فراهم آوردن این احتیاجهای اصلی، حمایت خود را نسبت به کل گروه نشان می دهد. هرازگاهی با اعضای گروه جلسه بگذارید، کمبودهایشان را بپرسید و ببینید چگونه می توانید کنارشان باشید.

با هم فکر کنیم!

در تحقیقات مختلف در حوزه کار تیمی پیروز، تا مدت ها تصور می شد که همین سه شرط اول پیروزیت را تضمین می نمایند. اما در دنیای امروز، تیم ها به چیزی بیشتر احتیاج دارند. چرا این را می گوییم؟ به دلیل اینکه در دنیای امروز با وجود شکاف طبقاتی، به وجود آمدن فضای مجازی و آشنایی با تفکرات مختلف، زمینه های لازم برای اختلاف فکری بین افراد بیش از پیش به وجود آمده است.

ضمن اینکه میزان اطلاعات ما از پدیده های مختلف، محدود به یک سرچ ساده می شوند و در بیشتر مواقع در اتفاقات، عمیق نمی شویم. در چنین شرایطی داشتن طرز فکر مشترک و تفاهم در یک گروه می تواند نجات دهنده باشد.

لازم نیست همه به یک چیز فکر کنید! بلکه باید شیوه فکر کردن یک دیگر را بشناسید و تفکرهای مختلف را بهتر درک کنید تا به تفاهم برسید. داشتن یک ذهنیت مشترک در گروه، امر مهمی ا ست که رهبران یک تیم می توانند با ایجاد هویت مشترک برای یک برند، انجام دهند.

وقتی تعدادمان از یک نفر بیشتر می گردد و کار گروهی می کنیم، احتمال اینکه جهت را اشتباه برویم بیشتر می گردد.مراقب باشید! اگر تک تک اعضای تیم ندانند دقیقا برای چه کار می نمایند، به کدام سمت باید بروند و اهداف مشخصی ندارند، احتمال اینکه کل تیم جهت را اشتباه برود بالاست

در زمان هایی نه چندان دور برای تشکیل یک گروه کاری، شباهت فکری تک تک اعضا مهم بود و لازم بود تا گروهی همگن تشکیل گردد. اما امروز تیم ها، خودشان را نه به عنوان یک گروه وسیع و همگن، بلکه به عنوان چند زیرگروه کوچک با تفاوت هایی پذیرفتنی درک می نمایند.

مغز ما به صورت طبیعی به سمتی می رود که سعی دارد یک کل بزرگ را به اجزایی کوچک ترتقسیم کند. در واقع ما دوست داریم به جای آنکه بگوییم ساکن کره زمین هستیم، برای کشور، شهر، روستا و حتی کوچه و محله مان نیز گروهی بسازیم و خودمان را طبقه بندی کنیم.

این مسئله اگر چه گاهی خوب است اما در عین حال می تواند آسیب زننده باشد. هنگامی که فراموش می کنیم همه ما ساکن یک کره زمینیم و فکر می کنیم که نسبت به همسایه کوچه بالایی رجحان داریم، در کار هم، وجود ذهنیت هایی اینچنینی باعث تنش می شوند و از همکاری بیشتر جلوگیری می نمایند.

ایجاد ماهیت مشترک و درک یکی بودن هدف کلی یک کسب و کار، از جمله مسائلی است که از تنش های احتاقتصادی جلوگیری می نماید و اعضای گروه را به هم پیوند می دهد.

منبع: مجله شنبه

به "راز خرگوش پنهان شده در کلاه شعبده باز" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "راز خرگوش پنهان شده در کلاه شعبده باز"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید